روز سه شنبه 13/7/2011 سالروز ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو بدست تروریستهای اعزامی رژیم جلادان تهران میباشد در پایتخت اتریش وین بر سر میز مزاکره به فرمان رفسنجانی و علی خامنه ای و وزارت اطلاعات و اطلاعات برون مرزی سپاه بدست صحرارودی و احمدینژاد در وین که چون این مزاکره مخفیانه بود حتی دولت اتریش از این مزاکره خبر نداشته بود . در مورخ 13 /7 /1989 دکتر عبدالرحمان قاسملو همراه با عبدالله قادری بدست دژخیمان ادمکش جمهوری جنون اسلامی به شهادت رسیدند روحشان شاد و یادشان گرامی باد .
وبزرگترین اشتباه شهید مرحوم دکتر عبدالرحمان قاسملو این بود که خیلی آسان با این همه تجربه و با این همه تجربیات مبارزاتی و دارای دکترا بودن نمیدانم چطور شد گول حرفهای فریبنده سران تروریست پرور جمهوری جنون و خون اخوندی را خورد آیا سیاست حزب را در بنبست میدید؟ آیا اختلافات داخلی حزب باعث این شد که دکتر را مجبور بشود به خواست تروریستها تن دربدهد و به شهادتش برسانند؟
اما درضمن مانباید تنها به اشتباهات ایشان نگاه کنیم باید به کارهای فوقلعاده ایشان در باره مسائل کرد در اروپا هم توجه کرد همه انسانها اشتباه میکنند خلاصه امروز نیاز به کسی مجرب و با تجربه مثل دکتر عبدالرحمان قاسملو میباشد در عرصی سیاست کردستان متاسفانه برادران حزبی بعداز شهادت ایشان نتوانستند و یا توان این را نداشتند که این حزب را طوری بازسازی کنند که قویتر از گذشته باشد که تمامی راهای نفوذ دشمن را بسته بشود ومتاسفانه دوستانی بنام حزبی در اروپا پول و ثروت بدست بیاورند و بروند در ایران خانه و زمین بخرند و هیچ خدمتی به اهداف حزبی هم نمیکنند دارند حزب را روزبروز زیر سئوال میبرند و به سفارتخانه های رژیم به آسانی رفت و آمد میکنند حزب و سران جدید حزب باید به خود و تاریخجه خویش نگاهی اجمالی بکنند و این تشکیلات دوباره زنده کنند.
مرگ بر اصل ولایت ترور و وحشت فقیه
درود بر آزادی درود فراوان بر روح وروان شهدای راه آزادی
با تشکر ساموئیل کرماشانی
وبزرگترین اشتباه شهید مرحوم دکتر عبدالرحمان قاسملو این بود که خیلی آسان با این همه تجربه و با این همه تجربیات مبارزاتی و دارای دکترا بودن نمیدانم چطور شد گول حرفهای فریبنده سران تروریست پرور جمهوری جنون و خون اخوندی را خورد آیا سیاست حزب را در بنبست میدید؟ آیا اختلافات داخلی حزب باعث این شد که دکتر را مجبور بشود به خواست تروریستها تن دربدهد و به شهادتش برسانند؟
اما درضمن مانباید تنها به اشتباهات ایشان نگاه کنیم باید به کارهای فوقلعاده ایشان در باره مسائل کرد در اروپا هم توجه کرد همه انسانها اشتباه میکنند خلاصه امروز نیاز به کسی مجرب و با تجربه مثل دکتر عبدالرحمان قاسملو میباشد در عرصی سیاست کردستان متاسفانه برادران حزبی بعداز شهادت ایشان نتوانستند و یا توان این را نداشتند که این حزب را طوری بازسازی کنند که قویتر از گذشته باشد که تمامی راهای نفوذ دشمن را بسته بشود ومتاسفانه دوستانی بنام حزبی در اروپا پول و ثروت بدست بیاورند و بروند در ایران خانه و زمین بخرند و هیچ خدمتی به اهداف حزبی هم نمیکنند دارند حزب را روزبروز زیر سئوال میبرند و به سفارتخانه های رژیم به آسانی رفت و آمد میکنند حزب و سران جدید حزب باید به خود و تاریخجه خویش نگاهی اجمالی بکنند و این تشکیلات دوباره زنده کنند.
مرگ بر اصل ولایت ترور و وحشت فقیه
درود بر آزادی درود فراوان بر روح وروان شهدای راه آزادی
با تشکر ساموئیل کرماشانی
------------------------------------------------
ئاگاداری بۆ سه‌ر جه‌م هاوریان له کوردستان و له داره‌وه‌ی کوردستان ئامانج کولیایی ماوه‌یکه بی سه‌ر و شوین کراوه پیم وابێت به ده‌ستی که‌ک حۆسین یزدان په‌ناه له ناو چۆبێت دی کی و چی کاتیک ده‌بێت ئیمه‌ی کورد ده‌ست له کورسی و مه‌قام پۆل په‌رستی و خوشباوه‌ریمان هه‌لگرین؟
----------------------------------------------------------------
نشستهای پیاپی وزارت اطلاعات از وحشت از قیام مردمی برای سرنگونی استبداد مذهبی در ایران جنون اخوندی
چرا ایرانیان در طول 32 سال نتوانسته اند خود را برای مبارزه با استبداد مذهبی
سازماندهیی کنند؟ دلیل این شکستها چیست؟ آیا وزارت اطلاعات رژیم توانسته است برای ازهم پاشیدگی و تفرقه انداختن میان مبارزین موفق بشود؟ آیا این شکستها علت ساده لوحی وخوشباوری مبارزین نیست؟
آیا چرا یکی از موهرهای وزارت اطلاعات بنام مدحی و با نام مستعار الماسی توانسته است تا عمق درون بعضی از به اصطلاح مبارزین چپنما نفوذ کند و انها را به طوری خیلی ساده فریب بدهد؟ آیا دلیل این کار چیست؟
آیا دلیل این چیست که وزیر اطلاعات اعلام میکند که تا عمق درون احزاب سیاسی چه کردی و چه فارسی نفوذ نموده اند و حتی نهار و شام و صبحانه آنها برای وزیر اطلاعات گزارش میشود؟
اگر این اظهارات درست باشد وزارت اطلاعات تا عمق جایکه سران احزاب در آنجا میخوابند نفوذ نموده است و حتی به قول وزیر اطلاعات بطور روزانه و شبانه عکس و مشخصات پتوهای که سران آحزاب از آن استفاده میکنند برای خوابیدن برای وزیر اطلاعات ارسال و گزارش میشود این یعنی چی؟ آیا واقعا احزاب سیاسی به خاطر مادی از بعضی لحاظ تسلیم وزارت اطلاعات شده اند؟ و چون قوم و فامیلی در کار است سران احزاب هم چشم پوشی میکنند این چشم پوشی نابودی بدنبال خواهند داشت.
خوب وزیر اطلاعات بدون مدرک نمیتواند دست به چنین اظهاراتی بزند اگر چیزی و یا زدوبندی در کار نباشد و در یک نشست در شهر همدان با موهرهای اطلاعات وزیر اطلاعات گفته است دشمن اصلی ما منافقین و گروهک موسوم به پژاک هستند امروز خوشبختانه بعضی از اپوزیسیون خارج کشوری همرا با موازی وزارت اطلاعات و هفکری با ما با منافقین و گروه هک پژاک دشمنی دارند بنابر این آنها دشمن ما نیستند بلکه در سنگر ما قرار دارند و باید از نظر مالی آنها را تقویت نمود که حتی اگر اظهاراتی هم علیه ما بکنند به هر حال یکی به ما دوتا به آنها همباز به نفع جمهوری اسلامی میباشد
و کارهای آنها قابل تحسین است. اما وزیر اطلاعات به نام و اسم اپوزیسیونی که با حزب حیات آزاد کردستان و سازمان مجاهدین دشمنی میکنند ازشون نبرد بلکه تنها اشاره ای که کرده است گفته است بعضی از آنها در کنار مرزهای جمهوری ننگین اسلامی قرار دارند.
باز وزیر اطلاعات در اظهارات دیگرش گفته است ما با سازماندهی کردن بعضی از افراد چپ و کمونیست ضد امپریالیستی در اروپا و آمریکا توانسته ایم ضربه ای جبران ناپذیری به کمونیستهای ضد جمهوری اسلامی که در سنگر غرب قرار گرفته اند بزنیم و آنها را پخش و پلا کنیم این هم یک موفقیت دیگریست که وزارت اطلاعات با همکاری و هماهنگی بخش برون مرزی سپاه قدس انجام گرفته است.
باز اظهارات وزیر اطلاعات در باره حوادث سوریه گفته است به احتمال زیاد حمایت علنی جمهوری اسلامی از دولت بشار اسد میتواند ضرر و زیانی جبران ناپذیر در درازمدت برای جمهوری اسلامی داشته باشد چرا چون دیگر ما با ملت سوریه طرف میشویم که در بر روی کار آمدن جکومت آینده جایگاه ما در بین سوریها تضعیف میشود و این خطر میتواند به لبنان نیز برسد و ما دیگری راهی برای مبارزه با صهیونیستها نداشته باشیم ما باید طوری رفتار کنیم که اگر دولت بشار اسد سقوط کرد در حکومت آینده ی سوریه ما نقش خودمان هم داشته باشیم و باید نیروهای که به سوریه اعزام شده اند به ایران بازگردند . بعد از این اظهارات پاسدار احمدینژاد سخت با وزیر اطلاعات مخالفت نموده است و دستور داده است که نیروی بیشتری به سوریه برای حمایت دیکتاتور سوریه و بقای ایشان به آن کشور اعزام بشوند و یک نوع دو دستگی در باره سوریه در نظام ولایت فقیه ایجاد شده است.
در آخرین اظهارات وزیر اطلاعات در روز پنجشنبه بوده که بنابر درج این اظهارات در بولتن محرمانه داخلی وزارت اطلاعات آمده است که وزیر اطلاعات گفته است ما در طول 3 سال و نیم توانسته ایم نزدیک به 120 نفر از کمونیستهای ضد ایرانی در کشور های اسکاندیناوی به سوی خود جزب کنیم و آنها را به همکاری با وزارت اطلاعات تشویق کنیم که این افراد با مراجعه به سفارتخانه ها وکونسلگریهای جمهوری اسلامی در آن کشورها داوطلبانه خودشان خواسته اند.
دوباره گفته است ما بایاری آنها میتوانیم زندگی بر افراد ضد انقلاب و ضد ایرانی و اسلامی در آن کشورها توسط دوستان خود مخدوش کنیم و آنها را دچار جنگ اعصاب کنیم در منزل و محل زندگی خودشون تا دیگر توان سازماندادن فتنه ها نباشند در ایران افراد ضد انقلاب در اروپا خیلی زیاد هستند و بیشتر آنها از عوامل اطلاعات صهیونیستها و غربها هستند و آنها را شناسایی نموده ایم و خیلی از افراد دیگر ایرانی که قبلا گول آنها خورده بودند پشیمانامه مینویسند و داوطلبانه خود را روزبروز به سفارتخانه های ما معرفی میکنند و
از کارهای که تابحال کرده اند پشیمانند و ما آنها را بخشیده ایم و خوشبختانه روز بروز بر این افراد افزوده میشود که افراد ضد انقلاب و اهداف انها را بخوبی شناخته اندو به آغوش جمهوری اسلامی بازگشته اند.
اظهارات دیگر سر دژخیم وزارت اطلاعات در باره تاسیس گروه های از اقوام ایرانی برای رویاروی با سازمان مجاهدین خلق ایران و حزب حیات آزاد کردستان پژاک میباشد در کشورهای اسکاندیناوی .
وزیر اطلاعات گفت ما بودجه های صرف تاسیس و تشکیل گروه های در کشورهای اسکاندیناویی میکنیم تا از راه آنها بتوان به اهداف رسید این سر دژخیم زیاد توضیح نداد اما در اشاراتی که نمود کشور سوئد بود که گفت ما 5 میلیون دلار اختصاص داده ایم برای تشکلهای وابسته به خود و جلو افراد ضد انقلاب گرفتن و رسوا کردن افراد ضد انقلاب از راه های گوناگون مثل نامه نگاری مخفیانه هدفمند بر اساس توجیه های ما.
با تشکر ساموئیل کرماشانی
چرا ایرانیان در طول 32 سال نتوانسته اند خود را برای مبارزه با استبداد مذهبی
سازماندهیی کنند؟ دلیل این شکستها چیست؟ آیا وزارت اطلاعات رژیم توانسته است برای ازهم پاشیدگی و تفرقه انداختن میان مبارزین موفق بشود؟ آیا این شکستها علت ساده لوحی وخوشباوری مبارزین نیست؟
آیا چرا یکی از موهرهای وزارت اطلاعات بنام مدحی و با نام مستعار الماسی توانسته است تا عمق درون بعضی از به اصطلاح مبارزین چپنما نفوذ کند و انها را به طوری خیلی ساده فریب بدهد؟ آیا دلیل این کار چیست؟
آیا دلیل این چیست که وزیر اطلاعات اعلام میکند که تا عمق درون احزاب سیاسی چه کردی و چه فارسی نفوذ نموده اند و حتی نهار و شام و صبحانه آنها برای وزیر اطلاعات گزارش میشود؟
اگر این اظهارات درست باشد وزارت اطلاعات تا عمق جایکه سران احزاب در آنجا میخوابند نفوذ نموده است و حتی به قول وزیر اطلاعات بطور روزانه و شبانه عکس و مشخصات پتوهای که سران آحزاب از آن استفاده میکنند برای خوابیدن برای وزیر اطلاعات ارسال و گزارش میشود این یعنی چی؟ آیا واقعا احزاب سیاسی به خاطر مادی از بعضی لحاظ تسلیم وزارت اطلاعات شده اند؟ و چون قوم و فامیلی در کار است سران احزاب هم چشم پوشی میکنند این چشم پوشی نابودی بدنبال خواهند داشت.
خوب وزیر اطلاعات بدون مدرک نمیتواند دست به چنین اظهاراتی بزند اگر چیزی و یا زدوبندی در کار نباشد و در یک نشست در شهر همدان با موهرهای اطلاعات وزیر اطلاعات گفته است دشمن اصلی ما منافقین و گروهک موسوم به پژاک هستند امروز خوشبختانه بعضی از اپوزیسیون خارج کشوری همرا با موازی وزارت اطلاعات و هفکری با ما با منافقین و گروه هک پژاک دشمنی دارند بنابر این آنها دشمن ما نیستند بلکه در سنگر ما قرار دارند و باید از نظر مالی آنها را تقویت نمود که حتی اگر اظهاراتی هم علیه ما بکنند به هر حال یکی به ما دوتا به آنها همباز به نفع جمهوری اسلامی میباشد
و کارهای آنها قابل تحسین است. اما وزیر اطلاعات به نام و اسم اپوزیسیونی که با حزب حیات آزاد کردستان و سازمان مجاهدین دشمنی میکنند ازشون نبرد بلکه تنها اشاره ای که کرده است گفته است بعضی از آنها در کنار مرزهای جمهوری ننگین اسلامی قرار دارند.
باز وزیر اطلاعات در اظهارات دیگرش گفته است ما با سازماندهی کردن بعضی از افراد چپ و کمونیست ضد امپریالیستی در اروپا و آمریکا توانسته ایم ضربه ای جبران ناپذیری به کمونیستهای ضد جمهوری اسلامی که در سنگر غرب قرار گرفته اند بزنیم و آنها را پخش و پلا کنیم این هم یک موفقیت دیگریست که وزارت اطلاعات با همکاری و هماهنگی بخش برون مرزی سپاه قدس انجام گرفته است.
باز اظهارات وزیر اطلاعات در باره حوادث سوریه گفته است به احتمال زیاد حمایت علنی جمهوری اسلامی از دولت بشار اسد میتواند ضرر و زیانی جبران ناپذیر در درازمدت برای جمهوری اسلامی داشته باشد چرا چون دیگر ما با ملت سوریه طرف میشویم که در بر روی کار آمدن جکومت آینده جایگاه ما در بین سوریها تضعیف میشود و این خطر میتواند به لبنان نیز برسد و ما دیگری راهی برای مبارزه با صهیونیستها نداشته باشیم ما باید طوری رفتار کنیم که اگر دولت بشار اسد سقوط کرد در حکومت آینده ی سوریه ما نقش خودمان هم داشته باشیم و باید نیروهای که به سوریه اعزام شده اند به ایران بازگردند . بعد از این اظهارات پاسدار احمدینژاد سخت با وزیر اطلاعات مخالفت نموده است و دستور داده است که نیروی بیشتری به سوریه برای حمایت دیکتاتور سوریه و بقای ایشان به آن کشور اعزام بشوند و یک نوع دو دستگی در باره سوریه در نظام ولایت فقیه ایجاد شده است.
در آخرین اظهارات وزیر اطلاعات در روز پنجشنبه بوده که بنابر درج این اظهارات در بولتن محرمانه داخلی وزارت اطلاعات آمده است که وزیر اطلاعات گفته است ما در طول 3 سال و نیم توانسته ایم نزدیک به 120 نفر از کمونیستهای ضد ایرانی در کشور های اسکاندیناوی به سوی خود جزب کنیم و آنها را به همکاری با وزارت اطلاعات تشویق کنیم که این افراد با مراجعه به سفارتخانه ها وکونسلگریهای جمهوری اسلامی در آن کشورها داوطلبانه خودشان خواسته اند.
دوباره گفته است ما بایاری آنها میتوانیم زندگی بر افراد ضد انقلاب و ضد ایرانی و اسلامی در آن کشورها توسط دوستان خود مخدوش کنیم و آنها را دچار جنگ اعصاب کنیم در منزل و محل زندگی خودشون تا دیگر توان سازماندادن فتنه ها نباشند در ایران افراد ضد انقلاب در اروپا خیلی زیاد هستند و بیشتر آنها از عوامل اطلاعات صهیونیستها و غربها هستند و آنها را شناسایی نموده ایم و خیلی از افراد دیگر ایرانی که قبلا گول آنها خورده بودند پشیمانامه مینویسند و داوطلبانه خود را روزبروز به سفارتخانه های ما معرفی میکنند و
از کارهای که تابحال کرده اند پشیمانند و ما آنها را بخشیده ایم و خوشبختانه روز بروز بر این افراد افزوده میشود که افراد ضد انقلاب و اهداف انها را بخوبی شناخته اندو به آغوش جمهوری اسلامی بازگشته اند.
اظهارات دیگر سر دژخیم وزارت اطلاعات در باره تاسیس گروه های از اقوام ایرانی برای رویاروی با سازمان مجاهدین خلق ایران و حزب حیات آزاد کردستان پژاک میباشد در کشورهای اسکاندیناوی .
وزیر اطلاعات گفت ما بودجه های صرف تاسیس و تشکیل گروه های در کشورهای اسکاندیناویی میکنیم تا از راه آنها بتوان به اهداف رسید این سر دژخیم زیاد توضیح نداد اما در اشاراتی که نمود کشور سوئد بود که گفت ما 5 میلیون دلار اختصاص داده ایم برای تشکلهای وابسته به خود و جلو افراد ضد انقلاب گرفتن و رسوا کردن افراد ضد انقلاب از راه های گوناگون مثل نامه نگاری مخفیانه هدفمند بر اساس توجیه های ما.
با تشکر ساموئیل کرماشانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر